خوردن اولین زرده تخم مرغ
سلام عزیزدلم قربونت برم عشق مامانی که این روزااینقد شیطون شدی عزیزممممم امروزکه برااولین بار زرده تخم مرغ روامتحان کردی وچشیدی خیلی دوس داشتی همشوتااخرنوش جون کردی شیرین مامان نوش جونتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
عزیزم امروزیه کار شیرین دیگه هم کردی وقتی داشتم ظرفارومیشستم اومدی تو اشپزخونه و پامو ازپشت گرفتی وباکمکم بلند شدی
بلندشدن ازجاتو که بلد بودی کارشیرینت این بود که چطوری از توی حال خودتو رسوندی پیشم تااشپزخونه اخه اشپزخونمون یه پله یاهمون سکو میخوره بعد وارد اشپزخونه میشی وتو امروز برا اولین بار تونستی ازپله ردشی الهی قربون اون پاهای کوشولوت برم که چقد تلاش کردی وازشون کارکشیدی عزیزممممممممممم
خب دیگه چییییییی....اهااا عصری با خاله مریم رفتیم دکتر البته من فقط همراهش بودم اون پسرشو برد دکترپسرش از روروئک افتاده بود لبو لچش داغون شده بود طفلی دیگه رفتم باهاشو خلاصه کارمون که تموم شدبه اقای دکترگفتم که وزنت کنه اونم قبول کرد10و600بودی که 200گرم کم کرده بودی وعلتش روهم نمیدونم چیه عزیزم هرچی هست به خیروخوشی این دورانت سپری شه
دوست دارم همیشه ی همیشه دخترنازمممم